سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مال از خرد سودمندتر نیست ، و هیچ تنهایى ترسناکتر از خود پسندیدن ، و هیچ خرد چون تدبیر اندیشیدن ، و هیچ بزرگوارى چون پرهیزگارى ، و هیچ همنشین چون خوى نیکو ، و هیچ میراث چون فرهیخته شدن ، و هیچ راهبر چون با عنایت خدا همراه بودن ، و هیچ سوداگرى چون کردار نیک ورزیدن ، و هیچ سود چون ثواب اندوختن ، و هیچ پارسایى چون باز ایستادن هنگام ندانستن احکام ، و هیچ زهد چون نخواستن حرام ، و هیچ دانش چون به تفکر پرداختن ، و هیچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن ، و هیچ ایمان چون آزرم و شکیبایى و هیچ حسب چون فروتنى ، و هیچ شرف چون دانایى ، و هیچ عزت چون بردبار بودن ، و هیچ پشتیبان استوارتر از رأى زدن . [نهج البلاغه]
شهد شهادت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خاطرات حاج اقا صادقی

وقتی به هوش اومدم از در و دیوار صدای قران میشنیدم سرم رو برگردوندم  چشمم افتاد به درخت هائی که از این طرف  به اون طرف  تکون  میخوردن و انگاراون ها هم  داشتن قران میخوندن  پای درخت ها هم پر بود از گل های قشنگ قشنگ  دیگه مطمئن شدم شهید شدم و الان  توی بهشت هستم  منتظر بودم که دیگه یواش یواش حوریا ها بیان استقبالم  ، به خودم اومدم دیدم که یک خانوم با روپوش زیبا بالای سرم ایستاده گفتم سوال کنم ببینم که الان کحا میبرندم اما قبل از اون  پرسیدم ببخشید خانوم شما حوری هستید (چی حوری ، من ،  خواب دبدی خیر باشه ، بلند شو بلند شو داروهات رو اوردم بخور ببینم کار دارم بلند شو *****

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید مرتضی ( پنج شنبه 85/5/5 :: ساعت 3:30 صبح )


>> بازدید امروز: 6
>> بازدید دیروز: 18
>> مجموع بازدیدها: 29098
» درباره من

شهد شهادت

» آرشیو مطالب
تعرف های دروغین
ارزو های دراز
ماه رجب
روح اجتماعی مومن
دین یگانه رام کننده نفس اماره
از سید ذاکر امام زاده درست نکنید

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب